زمان تقریبی مطالعه: 7 دقیقه

بنی اهدل

بَنیْ اَهْدَل، لقب خاندان یمنی بزرگی كه بسیاری از آنان صوفی، ادیب، فقیه، شاعر، اصولی، نحوی، متكلم و مؤلف بوده‌اند. این خاندان را كه نسبشان به امام جعفر صادق (ع) می‌رسد و در جنوب غربی جزیرةالعرب ساكن بوده‌اند، «مهادله» نیز گفته‌اند ( تاج ...،8 / 165؛ امین، 5 / 11). جد آنها، محمدبن سلیمان كه تمایلات صوفیانه داشت، همراه نوادگانش از عراق به یمن رفته، و در ناحیۀ وادی سهام ساكن شده بود. پس از آن، یكی از نوادگان او ــ جد مشایخ بنی قدیمی‌ ــ به ناحیۀ وادی سردد رفت و یكی دیگر ــ سرسلسلۀ باعلوی (ه‍ م) ــ به حضرموت كوچید (نبهانی، 2 / 319؛ نیز نک‍ : شرجی،80). نخستین فرد از این خاندان كه به «اهدل» ملقب شد، علی بن عمر (شم‍ 1)، معروف به «قطب یمن»،از اهالی تهامه بود (مقحفی، 38؛ تاج، همانجا؛ I / 255,EI2). جمعی از سادات این خاندان در شهر زبید، واقع در یمن مدفونند و به دستور مراد پاشا، وزیر سلطان احمد گنبد بزرگی بر قبور آنان بنا شده است (محبی، 4 / 355-356). 
مشهورترین فقیهان و محدثان این خانواده كه صاحب آثاری نیز بوده‌اند، عبارتند از طاهربن حسین (د 998ق / 1590م)، محمدبن طاهر (د 1083ق / 1672م)، یحیی بن عمر (د 1147ق / 1734م)، سلیمان بن یحیی (د 1197ق / 1783م)، محمدبن احمد (د 1198ق / 1784م) و عبدالرحمان بن سلیمان (1250ق / 1834م). 
بسیاری از افراد این خاندان، علاوه بر احاطه بر علوم متداول دارای گرایشهای عرفانی نیز بودند و برخی از آنان در منطقۀ یمن از جملۀ مشایخ به شمار می‌آمدند: 
1. ابوالحسن علی بن عمربن محمد، ملقب به اهدل (د اوایل سدۀ 7ق / 13م). نسب وی به عون، از اعقاب امام موسی كاظم (ع) می‌رسد (روضاتی، 10-11). مورخان دربارۀ شیخ او اختلاف نظر دارند. گروهی او را مجذوب دانسته‌اند و بر آنند كه شیخی نداشته است؛ و عده‌ای او را از شاگردان عبدالقادر گیلانی به شمار آورده‌اند؛ همچنین گفته شده كه به محمدبن سنان احوزی نیز ارادت داشته است (بعكر، 522). علی بن عمر مریدان بسیاری، چون شیخ ابوالغیث بن جمیل (خزرجی، 1 / 102-103؛ شرجی، همانجا؛ عامری، 488-489) و شیخ احمدبن جعد (شرجی، همانجا) پرورد. كرامات بسیاری نیز به او ــ كه صاحب خلقی نیكو بود ــ نسبت داده‌اند (نبهانی، 2 / 319-320، 326، 327). وی در 30 سالگی در وادی سهام درگذشت (عامری، 489؛ شرجی، 81؛ نبهانی، 2 / 327؛ بعكر، همانجا). 
2. ابوبكربن علی بن عمر اهدل (د 700ق / 1301م). وی در مباحث مختلف، ازجمله تصوف، تفسیر، حدیث، فقه، اصول، نحو و منطق سرآمد، و از مراجع دین بود. از جزئیات زندگی او اطلاع چندانی دردست نیست. سلیمان بن یحیی را از جملۀ بزرگ‌ترین مشایخ او دانسته‌اند (صدیق حسن خان، 3 / 182). نبهانی ابوبكر را شیخِ ابوالغیث بن جمیل معرفی می‌كند (1 / 259)؛ درحالی‌كه در منابع دیگر علی بن عمر (یعنی پدر ابوبكر)، شیخ او دانسته شده است (عامری، همانجا؛ شرجی،80). خزرجی نیز بر آن است كه ابوالغیث بن جمیل تنها در یكی از سفرهایش به ابوبكربن علی برخورده، و چندی در رباط وی اقامت گزیده است (1 / 274). 
ابوبكر بن علی را مؤلف كتابی موسوم به صلة الموصول بایضاح رویة الجمل لابن المقبول دانسته‌اند (صدیق حسن خان، همانجا) و كرامات بسیاری هم به او نسبت داده‌اند (نک‍ : شرجی، 174؛ نبهانی، 1 / 259-260). 
3. ابومحمد بدرالدین حسین بن صدیق (850-903ق / 1446- 1498م)، صوفی، فقیه، محدث، ادیب و نحوی. وی در «ابیات حسین»، واقع در یمن متولد شد، در همان جا پرورش یافت (سخاوی، 3 / 144؛ قس: ابن عماد، 8 / 20؛ عیدروسی، 27)، سپس به شهرهای مختلف سفر كرد و از محضر استادان بسیاری بهره برد. او فقه را از عالمانی چون ابوبكربن قصیص و ابوالقاسم بن عمر ابن مطیر در ابیات حسین، و ابراهیم بن ابی‌القاسم جمعان در مراوغه، و عمرالفتی در زبید فرا گرفت و ادب را نزد علی بن زین شرجی آموخت. استادان او در نحو نیز ابوبكربن قصیص و علی احمر بودند (سخاوی، 3 / 144-145؛ ابن عماد، عیدروسی، همانجاها). 
بدرالدین در 872ق / 1467م برای گزاردن حج به مكه رفت و مجاور شد. وی در آنجا در مجالس قاضی برهانی و قاضی محیوی حاضر می‌شد و سرانجام از برهانی اجازه یافت. در مدینه نیز از محضر ابوالفرج مراغی، و پس از آن در یمن از محضر یحیی عامری بهره برد (سخاوی، 3 / 145؛ عیدروسی، همانجا). حسین بن اهدل در مكه هم‌نشین سخاوی بود و تصانیف او را كتابت، و سپس قرائت می‌كرد (سخاوی، همانجا). وی همچنین از سخاوی روایت كرده، و قصیده‌ای نیز در مدح او سروده است. نجم بن فهد و عیدروسی اشعار بسیاری از حسین بن اهدل نقل كرده‌اند (سخاوی، همانجا؛ عیدروسی، 28-30). چنین به نظر می‌رسد كه حسین در اواخرِ عمر به جرگۀ صوفیان پیوسته، و به عرفان روی آورده بوده است (سخاوی، همانجا). وی در بندر عدن از دنیا رفت و در همان جا به خاك سپرده شد (ابن عماد، همانجا؛ ابن قاسم، 2 / 624). 
آثار منسوب به او اینهاست: 1. ارتیاح الارواح فی ذكرالله الكریم. 2. الفتاح، كه نسخه‌ای از آن در رامپور موجود است (GAL,S,II / 251). 3. المولدالشریف، كه نسخه‌ای از آن در كتابخانۀ احقاف نگاهداری می‌شود (فهرست ...،2 / 26).ابراهیم خلیل زبیدی خلاصه‌ای از شروح این كتاب را گرد آورده كه نسخه‌ای از آن در كتابخانۀ ظاهریه موجود است (ظاهریه، 2 / 421). 
4. حاتم بن احمدبن موسی اهدل حسینی (د 17 محرم 1013ق / 5 ژوئن 1604م)، صوفی و شاعر. از دوران كودكی و جوانیِ او اطلاع چندانی دردست نیست. تنها گفته شده است كه وی از یمن به حرمین سفر كرد و مدتی در آنجا اقامت گزید، سپس به یمن بازگشت و در المخا ساكن شد (نبهانی، 1 / 386). او در علوم و معارف گوناگون متبحر بود (نک‍ : زباره، 65؛ محبی، 1 / 496). عیدروسی كه شاگرد وی بوده، او را «ابن عربی» زمان خویش دانسته، و كرامات بسیاری به او نسبت داده است (ص 148)، همچنین مكاتبات خود با او را ــ كه بعضی از آنها به صورت پرسش و پاسخ است ــ در كتاب خود نقل كرده است (ص 148-161). به نظر عیدروسی حاتم توانسته بوده است میان شریعت و حقیقت سازگاری ایجاد كند و اصول طریقت را به بهترین وجه شرح دهد. یكی از شاگردان حاتم اشعار بر جای مانده از او را در دیوانی گردآورده است (محبی، 1 / 500؛ زركلی، 2 / 151)، عیدورسی نیز قصیده‌ای در مدح پیامبر اكرم (ص) از او نقل كرده است (ص 151-152). حاتم پس از 37 سال زندگی، در المخا از دنیا رفت و در خانه‌اش به خاك سپرده شد (محبی، همانجا). 
آثاری كه از حاتم بر جای مانده، اینهاست: 1. دیوان یا طوالع الجمال و مطالع الكمال، كه نسخه‌های متعددی از آن در كتابخانه‌های مختلف جهان موجود است (نک‍ : فهرست، 2 / 20؛ سید، 1 / 328-329؛ نقشبندی، 208-209؛ دوسلان، II / 569؛ ورهووه، 62؛ .(GAL, S, II / 565 2. القصیدة الحاتمیة، كه نسخه‌ای از آن در كتابخانۀ دانشگاه‌هایدلبرگ وجود دارد (برنباخ، 387). 3. النصائح، كه نسخه‌ای از آن در كتابخانۀ آصفیه نگاهداری می‌شود ( .(GAL, II / 5364. الموشح، كه نسخه‌ای از آن در بانکـیپور به شمارۀ 2551 موجود است ( بانکـیپور، XXIII / 57).

مآخذ

ابن عماد، عبدالحی، شذرات الذهب، قاهره، 1351ق / 1932م؛ ابن قاسم، یحیی، غایه الامانی فی اخبار القطر الیمانی، به كوشش سعید عبدالفتاح عاشور، قاهره، 1388ق / 1968م؛ امین، حسن، الموسوعة الاسلامیة، بیروت، 1401ق / 1981م؛ بعكر، عبدالرحمان، كواكب یمنیة، بیروت، دارالفكر المعاصر؛ تاج العروس؛ خزرجی، علی، العقود اللؤلؤیة، به كوشش محمد بسیونی عسل، صنعا / بیروت، 1403ق / 1983م؛ روضاتی، محمدعلی، جامع الانساب، اصفهان، 1376ق / 1335ش؛ زباره، محمد، حاشیه بر البدر الطالع شوكانی، بیروت، دارالمعرفه؛ زركلی، اعلام؛ سخاوی، محمد، الضوءاللامع، بیروت، 1349ق؛ سید، خطی؛ شرجی زبیدی، احمد، طبقات الخواص، قاهره، 1321ق / 1903م؛ صدیق حسن خان، محمد صدیق، ابجدالعلوم، به كوشش عبدالجبار زكار، دمشق، 1989م؛ ظاهریه، خطی (تاریخ)؛ عامری، یحیی، غربال الزمان، به كوشش محمد ناجی زعبی عمر، دمشق، 1405ق / 1985م؛ عیدروسی، عبدالقادر، النور السافر، بیروت، 1405ق / 1985م؛ فهرست الكتب المخطوطة بمكتبة الاحقاف بتریم، المركز الیمنی للابحاث الثقافیه، صنعا، 1988م؛ محبی دمشقی، محمد امین، خلاصة الاثر، بیروت، 1394ق / 1974م؛ مقحفی، ابراهیم احمد، معجم المدن والقبائل الیمنیة، صنعا، 1985م؛ نبهانی، یوسف، جامع كرامات الاولیاء، ج 1، بیروت، دارصادر، ج 2، به كوشش ابراهیم عطوه عوض، قاهره، 1394ق / 1974م؛ نقشبندی، اسامه ناصر و ظمیاء محمدعباس، مخطوطات الادب فی المتحف العراقی، كویت، 1406ق / 1985م؛ نیز:

Bankipore; Berenbach, J., « Verzeichnis der neuerworbenen orien- talischen Handschriften der Universit L tsbibliothek Heidelberg» , ZDMG, 1937, vol. XCI; De Slane; EI²; GAL; GAL, S; Voorhoeve.

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.